موضوع این مطالعه تعیین تاثیر سقط جنین بر عملکرد گاوهای هلشتاین ایران که بین سال‌های 2005 تا 2014 زایمان داشته‌اند.
رکوردهای سقط جنین دسته بندی شد در دو گروه:
1- سقط جنین منجر به شیردهی جدید (NLA)
2- سقط جنین که منجر به شیردهی جدید نگردید (RA).
اطلاعات تولیدی (تولید شیر 305 روز، چربی و پروتئین) از طریق PROC MIXED آنالیز شدند، تعداد تلقیح ها به ازاء هر دوره شیردهی (INS)، مشکلات سلامتی بعد از زایش (PPHD)، و رکوردهای حذف با استفاده از PROC GLIMMIX آنالیز شدند، و رکوردهای زایش تا آبستنی با استفاده ازPROC PHREG نرم افزارSAS آنالیز شدند.
برای هر مدل جداگانه، عوامل اصلی مرتبط با گله و گاو و تمام اثرات متقابل دو طرفه بررسی شد و نتایج برای هر زایش در دوره شیردهی گزارش شد.
در کل، 12/5 درصد دوره های شیردهی با حداقل یک مرتبه سقط جنین مرتبط بود، در حالیکه 1/9 درصد از دوره های شیردهی با سقط جنین شروع شد.
* بر اساس نتایج به دست آمده از این آزمایش، تولید شیر برای گاوهایی که به صورتNLA یا RA سقط جنین داشتند کاهش یافت.
بطور کلی، زمانیکه سقط جنین RA اتفاق افتاد تعداد روزهای غیر آبستن بودن دام به میزان 132روز و تعداد تلقیح ها به ازاء هر دوره شیردهی به میزان 1/6 عدد افزایش یافت، درحالیکه در گاوها با سقط جنینNLA تعداد روزهای غیرآبستن 15روز کمتر شد و تعداد تلقیح‌ها به ازاء هر دوره شیردهی به میزان 0/17 کاهش یافت در مقایسه با گاوهایی که زایمان طبیعی داشتند.
در مقایسه با گاوهایی که زایمان طبیعی داشتند، گاوهایی با سقط جنین NLA به میزان 1/24، 1/88، و 2/41 برابر احتمال بیشتری داشت که به ترتیب مشکلات سلامتی بعد از زایش داشته باشند، و از گله به دلایل غیراختیاری و دلایل تولیدمثلی حذف شوند.
نتایج این مطالعه نشان داد که سقط جنین با سلامت و تولید شیر و عملکرد تولیدمثلی گاوها مرتبط است، که نشانگر این است که کاهش سود گله ها در سقط فقط به علت اثرات مستقیم از دست دادن آبستنی نیست.
نتایج این مطالعه از این فرضیه حمایت می‌کند که عملکرد بعدی گاوهای شیری بر اساس نوع سقط و مرحله ای از آبستنی که سقط رخ می‌دهد متفاوت است. بطور کلی، مدیران مزارع می توانند هزینه مستقیم سقط را که به معنی از دست دادن آبستنی است مشخص کنند.
هزینه های اقتصادی سقط به خصوص در گله هایی با نرخ سقط زیاد، به بیشتر از دست دادن فقط یک آبستنی توسعه می‌یابد.
این هزینه ها شامل:
1- کاهش تولید شیر (19 و 17 درصد کاهش تولید شیر برای گاوهایی که NLA یا RA داشتند در مقایسه با گاوهایی که زایمان طبیعی داشتند).
2- افزایش تعداد تلقیح ها به ازاء هر دوره شیردهی (1/6 تلقیح مصنوعی) و روزهایی که آبستن نیستند (132روز) برای گاوهایی که دارایRA بودند در مقایسه با گاوهایی که زایمان طبیعی داشتند.
3- افزایش احتمال حذف قبل از بلوغ (34% بعد از داشتن سقطNLA در مقایسه با 20 درصد برای گاوهایی با زایمان طبیعی).
با این اثرات مضر سقط بر عملکرد گاوها حاصل از این تحقیق، و نیز نرخ بالای سقط (13%) در گله هایی که اطلاعات از آنها جمع شد، می تواند نتیجه گرفته شود که اطلاعات در مورد اثرات سقط برای بهبود عملکرد تولیدمثلی و سوددهی گاوهای شیری مهم است.
برای گسترش یک مدل اقتصادی با دقت بیشتر در برآورد ضررهای اقتصادی حاصل از سقط، و نهایتا پیدا کردن روش‌های مدیریتی مناسب برای تصمیم گیری در مورد گاوهایی با احتمال سقط بالا مطالعات بیشتر باید در نظر گرفته شود.
گروه علمی شرکت آگرین تک
