تحقیقات رابطه بین تغذیه و تولیدمثل را بررسی کرده اند، که به دامدارها کمک می‌کند گله های خود را برای رسیدن به کارایی بهتر تولیدمثلی مدیریت کنند.
انرژی:
تعادل منفی انرژی به صورت انرژی خالص مصرفی از خوراک‌ها توسط گاوهای شیری منهای انرژی مورد نیاز برای حفظ عملکرد طبیعی بدن و انرژی مورد نیاز برای تولید شیر تعریف می‌شود.
کاهش طول و شدت دوره تعادل منفی انرژی در گاوهای تازه زا تاثیر عمده ای بر عملکرد تولید مثلی گاوهای اوایل زایش دارد. روش‌های مدیریتی انجام شده در دوره خشکی می‌تواند دوره تعادل منفی انرژی را بعد از زایش کاهش دهد.
* یک روش بررسی وضعیت انرژی گاوهای اوایل زایش از طریق نمره بدنی است.
بیشتر محققین توصیه می‌کنند که گاوها باید با نمره بدنی 3 تا 3/75 خشک شوند. گاوهای خشک نباید نمره بدنی در دوره خشکی از دست بدهند، و در در 60 روز اول شیردهی گاوها نباید بیشتر از 0/5 واحد نمره بدنی از دست بدهند.
یک مطالعه تاثیر معنی دار از دست دادن نمره بدنی در اوایل زایش بر نرخ آبستنی در اولین تلقیح را نشان داد. با تشخیص آبستنی در روز 70 شیردهی، نرخ آبستنی در اولین تلقیح در دو هفته اول بعد از زایش 22/8 درصد بود برای گاوهای که نمره بدنی از دست دادند، و 36 درصد برای آنهایی که نمره بدنی خود را حفظ کردند، و 78/3 درصد برای آنهایی که نمره بدنی خود را افزایش دادند.
این نتایج اهمیت مدیریت و تغذیه خوب را بعد از زایش و اوایل شیردهی و تاثیر آنها بر کارایی کلی تولیدمثلی در شیردهی بعدی را نشان می‌دهد.
پروتئین:
تحقیقات دانشگاه پنسیلوانیا پیشنهاد می‌کند که گاوهای انتظار زایش به حدود 1200 گرم پروتئین قابل متابولیسم در روز برای تامین احتیاجات نیاز دارند.
*یک مشکل تغذیه ای دیگر که بر تولیدمثل تاثیر می‌گذارد میزان پروتئین قابل تجزیه تغذیه شده به گاوهای شیری است.
* سطح بالاتر نیتروژون اوره ای خون و شیر رابطه مستقیمی با آبستنی گاوهای شیری در دوره تلقیح دارد.
انرژی زیادی توسط گاو باید مصرف شود تا آمونیاک زیاد تولید شده در شکمبه را از بدن حذف کند. این انرژی از گاوهای تازه زا که از قبل نیز در تعادل منفی انرژی بودند جدا می‌شود.
در مواردی که سطح بالایی از پروتئین قابل تجزیه مصرف می‌شود، انرژی مصرف شده برای حذف آمونیاک اضافی می‌تواند به میزان 7 تا 10 درصد انرژی مورد نیاز توسط گاوهای اوایل زایش برای نگهداری و تولید شیر برسد.
جیره هایی که حاوی علوفه قابل تخمیر زیاد هستد اغلب حاوی سطح بالایی از پروتئین قابل تجزیه هستند نسبت به آنهایی که علوفه خشک دارند.
به منظور تعیین سطح پروتئین قابل تجزیه، زمانی که جیره فرموله می‌شود تمام علوفه ها باید برای سطح پروتئین محلول و قابل تجزیه آنالیز شوند تا آمونیاک زیادی در شکمبه تولید نشود.
* اگر کارایی تولیدمثل مشکل گله است، آنالیزها باید برای میزان اوره خون و شیر انجام شود.
اگر این سطوح بالاتر از حد نرمال بودند، میزان پروتئین قابل تجزیه را کاهش دهید و یک منبع پروتئین عبوری اضافه کنید تا اینکه نرخ آبستنی بهبود یابد.
مصرف ماده خشک:
نتایج نشان دادند که گاوهای انستروس در نه هفته اول شیردهی بین 2/5 تا 3/5 کیلو خوراک کمتر می‌خورند در روز نسبت به گاوهایی که سیکل فحلی دارند.
گاوهایی که سیکل فحلی دارند زودتر به اوج ماده خشک مصرفی در دو هفته اول شیردهی می‌رسند. این گاوها حرکت به سمت تعادل مثبت انرژی را بلافاصله بعد از هفته اول شیردهی شروع می‌کنند.
گاوهای انستروس تعادل منفی انرژی بیشتری را در هفته دوم نسبت به هفته اول شیردهی نشان می‌دهند. بنابراین، تفاوت بین مصرف خوراک گاوها دارای سیکل فحلی و گاوهای انستروس در هفته دوم شیردهی نسبت به هفته اول بیشتر بود.
تعادل منفی انرژی در هفته های اول شیردهی بعد از زایش به نظر می‌رسد که بر نرخ آبستنی بعدی اثرات طولانی دارد و بر موفقیت تولیدمثل کلی اثر می‌گذارد.
هر بیماری عفونی یا متابولیک که بر مصرف ماده خشک اوایل زایش تاثیر می‌گذارد بر سیکل فحلی و باروری گاوهای شیری تاثیر می‌گذارد.
باز هم مجددا، تاکید می شود بر اهمیت یک جیره مناسب دوره انتظار زایش و برنامه مدیریتی در جلوگیری از بیماری های متابولیک در گاوهای تازه زا.
کلسیم:
کلسیم برای انقباضات ماهیچه ای ضروری شامل ماهیچه های دستگاه گوارش است.
* اگر سطح کلسیم خون پایین باشد، انقباضات ماهیچه های دستگاه گوارش کاهش می‌یابد.
این موضوع باعث کاهش نرخ عبور خوراک و کاهش مصرف خوراک در زایش می‌شود. کاهش ماده خشک مصرفی باعث افزایش تعادل منفی انرژی می‌شود که باعث از دست رفتن بیشتر وزن بدن در اوایل زایش می‌شود و به نوبه خود بر عملکرد تولید مثلی دام‌ها در زمان تلقیح تاثیر منفی می‌گذارد.
دام‌هایی که از کمبود کلسیم تحت حاد رنج می برند شیوع بیشتری از بیماری های عفونی بخصوص متریت بعد از زایش دارند که بر تولیدمثل تاثیر منفی دارد و زمان آبستنی را تاخیر می‌اندازد.
تنش و سطح کلسیم پایین هر دو بر سیستم ایمنی دام تاثیر منفی دارند، که منجر به افزایش شیوع جفت ماندگی می‌شود.
عموما تمام دام‌هایی که دچار جفت ماندگی می‌شوند مبتلا به عفونت رحم می‌شوند، که باعث افزایش تعداد روزهای باز در این دام‌ها می‌شود و اغلب نرخ آبستنی در اولین تلقیح را کاهش می‌دهد.
تغذیه به عنوان دلیل شماره یک مشکلات تولیدمثلی است. بررسی آسایش گاو و تغذیه در گاوهای خشک و شیرده با مشاوران تغذیه و دامپزشک‌ها ممکن است برای شما اطلاعات ارزشمندی را به منظور بهبود کارایی تولیدمثلی گله های شما تهیه کند.
گروه علمی شرکت آگرین تک