استراتژیهای خشک کردن ناگهانی و تدریجی با کاهش سطح تغذیه (طبیعی در مقابل کاهش تراکم انرژی)، کاهش دفعات شیردوشی (دو بار در مقابل یک بار در روز)، و تجویز یک آگونیست دوپامین پس از آخرین شیردوشی (تزریق کابرگولین در مقابل آب نمک) برای اثرات آنها بر مصرف خوراک، تولید شیر، تعادل انرژی، نشت شیر و ویژگی های بالینی پستان در 119 گاو هلشتاین مورد بررسی قرار گرفت (آرایش فاکتوریل 2 × 2 × 2). در هفته آخر قبل از خشک شدن، گاوها به 1 از 4 ترکیب سطح تغذیه و دفعات شیردوشی اختصاص داده شدند. ظرف 3 ساعت پس از آخرین شیردوشی، گاوها با سرم نمکی یا آگونیست دوپامین (کابرگولین؛ برچسب شده برای استفاده فقط با خشک شدن ناگهانی، به عنوان مثال، بدون کاهش قبلی در سطح تغذیه یا دفعات شیردوشی قبل از آخرین شیردوشی) تزریق شدند. پس از خشک شدن، همه گاوها با یک جیره غذایی مشابه برای گاوهای خشک تغذیه شدند و جمع آوری داده ها به مدت یک هفته ادامه یافت. مصرف ماده خشک (DMI) در اخورهای خودکار خوراک و تولید شیر در یک سیستم شیردوشی خودکار که در آن کنسانتره اضافی تغذیه می شد، ثبت شد. خصوصیات بالینی پستان و نشت شیر 10 بار در طول هفته قبل و هفته بعد از خشک کردن نمره دهی شد. قبل از خشک کردن، ماده خشک مصرفی با کاهش سطح تغذیه در مقایسه با سطح تغذیه معمولی کاهش یافت، اما بین دفعات شیردوشی تفاوتی نداشت. اثر ترکیبی کاهش ماده خشک مصرفی و غلظت انرژی جیره منجر به کاهش مصرف انرژی خالص 47 درصدی با کاهش سطح تغذیه در مقایسه با سطح تغذیه طبیعی در طول هفته قبل از خشک شدن شد. تولید شیر در طول هفته قبل از خشک شدن تقریبا 30% کمتر بود، زمانی که سطح تغذیه یا دفعات دوشش در مقایسه با عدم تغییر در سطح تغذیه یا دفعات شیردوشی کاهش یافت، در حالی که تولید شیر زمانی که هم سطح تغذیه و هم دفعات شیردوشی کاهش می یافت، 45% کمتر بود. تعادل انرژی خالص در طول هفته قبل از خشک شدن با کاهش سطح تغذیه منفی بود و در صورت ترکیب با دو بار دوشش در روز منفی تر بود. پس از خشک کردن، گرفتگی پستان در 3 تیمار خشک کردن کردن تدریجی در مقایسه با خشک کردن ناگهانی کاهش یافت. تزریق کابرگولین پس از آخرین شیردوشی منجر به کمترین گرفتگی پستان و علائم نشت شیر به مدت 48 ساعت شد، اما همچنین منجر به کاهش ناگهانی ماده خشک مصرفی شد که تقریبا 24 ساعت طول کشید بدون توجه به تیمار قبل از خشک کردن. بطور کلی، قطع تدریجی شیردهی با کاهش دفعات شیردهی به یک بار در روز بدون کاهش سطح تغذیه، باعث کاهش تولید شیر قبل از خشک شدن در گاوهای شیری پرتولید و کاهش گرفتگی پستان پس از خشک شدن بدون ایجاد تعادل منفی انرژی در طول دوره خشک کردن شد. در مقابل، کاهش سطح تغذیه باعث تعادل منفی انرژی شد که ممکن است به دلیل استرس متابولیک و گرسنگی، رفاه را به خطر بیندازد. هیچ تفاوت واضحی در خطر نشت شیر پس از خشک کردن بین راهبردهای مدیریت خشک کردن ناگهانی و تدریجی مشاهده نشد. استفاده از کابرگولین منجر به علائم کمتری از نشت شیر و کاهش گرفتگی پستان در روزهای اول پس از خشک شدن شد، که ممکن است بر رفاه در هنگام خشک شدن تأثیر مثبت بگذارد. با این حال، مکانیسم و پیامدهای رفاهی کاهش ناگهانی همزمان ماده خشک مصرفی که تقریباً 24 ساعت طول می کشد، نیاز به بررسی بیشتر دارد تا درک ما از استفاده از آگونیست دوپامین برای خشک کردن کامل شود.
قطع تدریجی شیردهی با کاهش دفعات شیردهی به یک بار در روز بدون کاهش سطح تغذیه باعث کاهش تولید شیر قبل از خشک شدن در گاوهای شیری پرتولید و کاهش گرفتگی پستان پس از خشک شدن بدون ایجاد تعادل انرژی منفی در طول دوره خشک شدن شد. در مقابل، کاهش سطح تغذیه باعث تعادل انرژی منفی می شود که ممکن است رفاه را به خطر بیندازد. در مقابل، افزایش گرفتگی پستان پس از خشک شدن تقریبا یکسان بود، صرف نظر از سطح تغذیه یا دفعات شیردوشی. بنابراین، پیامدهای رفاهی خشک شدن ناگهانی به وضوح قابل تفکیک نیستند. بر این اساس، هیچ تفاوت واضحی در خطر نشت شیر پس از خشک کردن بین استراتژیهای مدیریت خشک کردن ناگهانی و تدریجی مشاهده نشد. استفاده از کابرگولین برای تسهیل توقف تولید شیر منجر به علائم کمتر نشت شیر و کاهش گرفتگی پستان در روزهای اول پس از خشک شدن شد که ممکن است بر رفاه در هنگام خشک شدن تأثیر مثبت بگذارد. با این حال، همچنین باعث کاهش ناگهانی همزمان ماده خشک مصرفی شد که تقریبا 24 ساعت طول کشید، که پیامدهای رفاهی و مکانیسمهای زیربنایی آن نیازمند بررسی بیشتر برای تکمیل درک استفاده از آگونیست دوپامین برای خشک کردن است.
گروه علمی آگرین تک