ارتباط بين طول دوره خشکي (DPL) و زمان حذف و آبستنی در شيردهي بعدي ممکن است براي طول دوره بهينه اقتصادي دوره خشکی مهم باشد. بنابراين، اين مطالعه با هدف (1) کمي کردن ارتباط بين DPL و احتمال حذف و آبستنی در شيردهي بعدي انجام شد. (2) توسعه توابع مستمر DPL براي نسبت هاي احتمال حذف و آبستنی. و (3) بررسي اثر يک مدل احتمالا خاص علت و يک مدل توزيع فرعي براي تجزيه و تحليل رويدادهاي رقيب. داده هاي مورد استفاده در اين مطالعه مشاهده اي از سوابق DHI از 40 ايالت آمریکا بود. پس از ويرايش، 1،108،515 رکورد از 6730 گله با آخرين روز خشکی در سال 2014 يا 2015 باقي ماند. سوابق 2 شیردهی مجاور (در حال حاضر، پس از آن) با DPL 21 تا 100 روز، در بین هر دو شیردهی بررسی شد. ما 8 دسته DPL را با اندازه 10 روز تعریف کردیم. منحنی بقای Kaplan-Meier برای نشان دادن ارتباط بین DPL و زمان حذف یا آبستنی برای 3 گروه شیردهی استفاده شد: شیردهی 1 و 2، شیردهی 2 و 3، و شیردهی 3 و بیشتر. برای کنترل عوامل مداخلهگر در مدلهای متناسب کاکس، 6 متغیر کمکی شیردهی فعلی و 3 متغیر وابسته به زمان را در مدلهای بقا وارد کردیم. نسبت احتمال حذف برای 4 گروه روزهای شیردهی (DIM) از 1 تا 450 DIM برآورد شد. نسبت احتمال آبستنی برای 3 گروه DIM از 61 تا 300 DIM برآورد شد. نسبت های خطر نیز به عنوان چند جمله ای درجه دوم DPL برآورد شد. در مقايسه با رده DPL مرجع 51 تا 60 روز، احتمال حذف و آبستنی 7 دسته ديگر DPL به ترتيب بين 0.70 و 1.49 و 0.93 و 1.15 بود. طول دوره خشکي کوتاه با خطر حذف کمتر در اوايل شيردهي همراه بود اما نه در کل دوره شيردهي. طول دوره خشکي کوتاه با احتمال بيشتر آبستنی همراه بود. روند در نسبت خطر در محدوده 8 دسته طول دوره خشکي هميشه سازگار نبود. تجزيه و تحليل ريسک رقابتي با هر دو مدل تفاوت هاي کمي را در احتمال حذف و آبستنی ايجاد کرد. در نتيجه، تغييرات طول دوره خشکي با تفاوتهاي معنيداري در نسبتهاي خطر براي حذف و آبستنی و تفاوتهاي جزئي در فراواني نسبي کدهاي دفع همراه بود. مدلهاي خطرات توزيع فرعي نسبتهاي خطر مشابه مدلهاي خطر خاص علت را توليد کردند. چند جمله اي هاي درجه دوم ممکن است براي پشتيباني تصميم گيري در مورد سفارشي سازي طول دوره خشکي براي گاوهاي انفرادی مفيد باشند.
ارتباط طول دوره خشکي با احتمال حذف در شیردهی بعدی جزئی بود. طول دوره خشکي کوتاه با احتمال کمتر حذف در اوایل شیردهی در مقایسه با گروه طول دوره خشکي مرجع 51 تا 60 روز همراه بود. بعداً در دوران شیردهی، طول دوره خشکي کوتاه مدت با خطر بیشتر حذف همراه بود. طول دوره خشکي طولانیتر تقریباً همیشه با خطر بیشتر حذف همراه بود. فراوانی نسبی کدهای دفع با طول دوره خشکي کمی متفاوت بود، اما تغییرات با منابعی که طول دوره خشکي کوتاه تولید شیر را کاهش میدهد و منجر به وضعیت متابولیکی و تعادل انرژی بهتر میشود، موافق بود. در توافق با منابع، ما دریافتیم که طول دوره خشکي کوتاهتر به طور کلی با باروری بهتر که با زمان کوتاهتر تا آبستنی اندازهگیری میشود، مرتبط است. مدلهای چند جملهای درجه دوم برای ارتباط بین طول دوره خشکي و نسبتهای خطر با برازش کلی مناسب بودند. ما دریافتیم که کنترل متغیرهای مخدوش کننده در شیردهی فعلی در مطالعات میدانی برای استخراج اثر مستقیم طول دوره خشکي بر عملکرد شیردهی بعدی مهم است. مدلهای مخاطرات مربوط به علت و توزیع فرعی نسبتهای خطر مشابهی را ارائه کردند.
گروه علمی شرکت اگرین تک