هشت گاو شیرده با 4 جیره تغذیه شدند که در آن پروتئین خام جیره (CP) در نسبت های تقریباً 2 درصدی از 11 به 17 درصد با جایگزینی ذرت با رطوبت بالا با کنجاله سویا همراه با متیونین محافظت شده در شکمبه برای حفظ نسبت 3 به 1 لایزین به متیونین در پروتئین قابل متابولیسم افزایش یافت. طرح آزمایشی یک مربع لاتین 4×4 تکرار شده بود. دوره های آزمایشی 28 روز به طول انجامید، با داده ها و جمع آوری نمونه در هفته 3 و 4 هر دوره انجام شد. نمونههای هضم از شکمبه و همچنین هزارلا برای اندازهگیری غلظت متابولیتها و خروجی شکمبه بخشهای نیتروژن با استفاده از تزریق آمونیاک غنیشده با 15N برای تعیین کمیت نیتروژن غیر امونیاکی میکروبی N (NAN) و NAN غیر میکروبی جمعآوری شد. داده ها با استفاده از روش MIXED SAS (SAS Institute Inc.) تجزیه و تحلیل شد. افزایش خطی در بازده شیر و پروتئین واقعی و غلظت نیتروژن اوره ای شیر و کاهش خطی بازده نیتروژن با افزایش پروتئین جیره مشاهده شد. قابلیت هضم ظاهری شکمبه و کل نیتروژن به طور خطی با افزایش پروتئین جیره افزایش یافت، اما هضم واقعی کل نیتروژن تحت تاثیر قرار نگرفت. قابلیت هضم ظاهری سایر درشت مغذی ها تحت تأثیر جیره قرار نگرفت. آمونیاک شکمبه، کل اسیدهای امینه و پپتیدها، و اسیدهای چرب شاخه دار نیز به صورت خطی با پروتئین جیره افزایش یافت. غنیسازی 15N میکروبهای مرتبط با بخش مایع و ذرات شکمبه به طور خطی با افزایش پروتئین جیره به دلیل کاهش 15N از منبع آمونیاک کاهش یافت. اگرچه هیچ تأثیری از پروتئین جیره بر جریان NAN غیر میکروبی مشاهده نشد، جریان NAN کل به صورت خطی از 525 گرم در روز در %11 پروتئین به 637 گرم در روز در %17 پروتئین به دلیل افزایش خطی در جریان NAN میکروبی از 406 گرم در روز در 11% پروتئین تا 482 گرم در روز در 17% پروتئین افزایش یافت. تحت شرایط این مطالعه، زمانی که پروتئین جیره با افزودن کنجاله سویا همراه با متیونین محافظت شده از شکمبه افزایش یافت، بهبود تولید شیر و پروتئین نه با عرضه RUP بلکه با افزایش خروجی پروتئین میکروبی شکمبه انجام شد.
چهار سطح پروتئین جیره از افزودن کنجاله سویا به گاوهای شیری با متیونین اضافه شده برای حفظ نسبت Lys:Met 3.1 در MP تغذیه شد. افزایش پروتئین جیره منجر به افزایش خطی در تولید شیر و پروتئین واقعی شد که پاسخهای تولید موازی در یک کارآزمایی بزرگتر شیردهی همراه گزارش شد. افزایش پروتئین جیره همچنین باعث افزایش جریان میکروبی هزارلا و کل NAN شد اما جریان RUP تخمین زده نشد. نتایج این مطالعه همچنین نشان داد که مدل NRC (2001) میزان تولید شیر مجاز MP را پیشبینی نکرد. پاسخها در تولید شیر و اجزاء مشاهدهشده در مطالعه حاضر ناشی از افزایش خطی جریان NAN میکروبی شکمبه، به جای جریان RUP، در پاسخ به پروتئین جیره است. بنابراین، ما فرضیه خود را رد کردیم که صفات تولیدی بهبود یافته مشاهده شده در کارآزماییهای ما ناشی از افزایش میزان RUP از کنجاله سویا جیره همراه با متیونین است. نتایج ما بر اهمیت سهم پروتئین میکروبی در نیازهای MP گاوهای شیرده تاکید دارد و تحقیقات آینده باید به شناسایی روشهایی برای بهینهسازی سنتز پروتئین میکروبی شکمبه در جیرههای کم پروتئین کمک کند.
گروه علمی آگرین تک